loading...

آیدا الانی

بازدید : 79
يکشنبه 7 اسفند 1401 زمان : 17:52

سرما خوردگی روانی چیست؟

مارتین سلیگمن، روانشناس و نویسنده معروف آمریکایی، افسردگی را نوعی سرما خوردگی روانی می دارند و علت این نام گذاری را به خاطر شیوع فراوان این اختلال در نظر گرفته است.

در دوران زندگی تقریبا تمام افراد کم و بیش به افسردگی دچار می شوند، در بسیاری از افراد این افسردگی شدید می باشد و نیاز به درمان دارد.

حدود ۱۲ درصد از مردم به این افسردگی (سرما خوردگی روانی) دچار هستند و بعضی دیگر نیز ممکن است در زمان جوانی درجه های خفیفی از افسردگی را تجربه کرده باشند.

درمان افسردگی و سرما خوردگی روانی

در بسیاری از موارد افسردگی ظرف ۳ تا ۶ ماه درمان شود، البته بدان معنا نمی باشد که افسردگی نیاز به درمان ندارد یا از اهمیت پایینی برخوردار است، بلکه باید اقدامات لازم برای درمان افسردگی صورت گیرد.

برای درمان افسردگی یا همان سرما خوردگی روانی باید از اطرافیان بیمار و اعضای خانواده و همچنین روانشناس و مشاور کمک گرفت.

افسردگی نوعی بیماری است و هیچ کس از افسردگی خود یا اطرافیانش خوش حال نمی شود زیرا افسردگی باعث می شود تا روان انسان ها ضعیف شود و احساس شادی و نشاط آن ها از بین برود.

هنگامی که فردی دچار افسردگی می شود از دیگران دور و گوشه گیر می گردد، در این دوران روابط او با اطرافیانش کاهش می یابد و سپس شدت افسردگی در فرد بیشتر شده و احساس ضعف و گناه پیدا می کند.

در این هنگام اطرافیان حالت های فرد افسرده را متوجه می شوند و به پی می برند که افکار منفی در او به وجود آمده و دچار یک بیماری روحی شده است اما در اغلب اوقات آن ها خیال می کنند که فرد افسرده به راحتی می تواند با این قضیه کنار بیاید و از افکار افسرده خود رها شود، بنابراین اهمیت زیادی به این موضوع نمی دهند.

در حقیقت فقط یک فرد افسرده می داند که چطور باید با او رفتار شود و برای این که از این افکار رها شود نیاز به کمک و زمان دارد.

راه های رهایی از حالت افسردگی

برای این که فرد از حالت افسردگی رها شود می توان راه های موثری را امتحان کرد، به طور مثل فرد بیمار را درک کرد، با او رفتار صحیح و درستی داشت و با مهربانی و شکیبایی با او رفتار کرد. در این صورت بیمار بهتر می تواند با افکارش کنار بیاید و روند درمان را طی کند.

افسردگی یک بیماری است که به خاطر رنج و احساس های ناخوشایندی و فشار های مداومی که بر روی او بوده است به وجود می آید و برای درمان آن باید روش های صحیح درمانی را در نظر گرفت و با صبر و حوصله آن بیماری را درمان کرد.

افسردگی یک بیماری جسمی نمی باشد و نمی توان آن را با قرص و چند روز استراحت کردن بر طرف کرد و درمان آن نیاز به زمان دارد.

افسردگی چیست ؟

بر اساس نظر روانشناسان هنگام افسردگی فرد به غم و اندوه بسیاری دچار می شود و سطح خوش حالی او به میزان زیادی کاهش می یابد و گوشه گیر می شود.

اما در طول زندگی افراد با توجه به موضوعاتی که برای آن ها پیش می آید ممکن است خوش حال و ناراحت شود.

بعضی اوقات افراد ممکن است دچار مشکلات بسیاری شوند، اما اگر بتوانند آن ها را به خوبی شناسایی کنند و قبل از شدت یافتن آن را بشناسند و بررسی کنند راحت تر خواهند توانست با آن مبارزه کنند ولی اگر این مشکلات شدت یابند فرد ممکن است دچار افسردگی شود.

هنگامی که فرد دچار افسردگی می شود نباید خود را سرزنش کند یا دیگران او را سرزنش کنند، در این صورت ممکن است میزان افسردگی او شدت یابد و بیشتر شود.

به یاد داشته باشید که افسردگی یک اختلال عمدی نمی باشد که فرد آن را به طور نا خود آگاه ایجاد کند بلکه یک مشکل روانی می باشد که به خاطر فشارهای روانی که بر روی فرد است ایجاد می شود.

این فشار های روانی به خاطر یک حادثه ناراحت کننده ظاهر شده اند که اثرات آن به صورت طولانی مدت در ساختار روانی فرد ایجاد شده است.

علائم افراد افسرده

هنگامی که فرد دچار افسردگی می شود از نظر روحی و جسمی تغییراتی در او به وجود می آید، در متن زیر نمونه ای از علائم افراد افسرده ذکر شده است.

  • فرد افسرده احساس پوچی می کند، زندگی را بدون هدف می داند و به زندگی اش توجهی ندارد.
  • برای او تفریح و سرگرمی معنایی ندارد، سرگرمی ها برای او تکراری می شود و فشار روانی زیادی را احساس می کند.
  • بسیار کم حرف می شود، از دیگران کناره گیر می کند و ممکن است درس و کارش را رها کند.
  • میزان فعالیت های اجتماعی او بسیار کم می شود، خود را گناه کار در نظر گرفته و مقصر می داند علاوه بر این احساس گناه می کند.
  • تغییراتی در میزان خواب و اشتهای فرد افسرده به وجود می آید و ممکن است در خواب او نیز اختلال به وجود آید.
  • فرد افسرده احساس تنهایی می کند، گوشه گیر شده و به خودکشی فکر می کند.
  • این افراد بسیار غمگین و ناراحت هستند، خیلی زود گریه می کنند و معمولا احساس خستگی و ناتوانی دارند.
  • آن ها حال و حوصله و رمق انجام دادن هیچ کاری را ندارند، دید آن ها نسبت به وقایع بسیار منفی و بدبین است و تصور می کنند که اوضاع هیچ وقت خوب نمی شود و همه چیز بر همین منوال باقی می ماند. آن ها به طور کلی نسبت به آینده ناامید هستند.
  • خودشان را فردی بی ارزش و بی فایده در نظر می گیرند.
  • توانایی تمرکز کردن در آن ها کاهش می یابد و نمی تواند به خوبی تصمیم بگیرند.
  • بر اساس نظر مشاور جنسی، فرد افسرده میل جنسی بسیار کمی دارد و از انجام دادن فعالیت جنسی دوری می کند.

اختلال روانی و افسردگی

البته این علائم ممکن است همه با هم و در یک زمان به وجود نیایند و به مرور زمان ممکن است تعداد و شدت این علائم بیشتر شود، به مرور افسردگی فرد بسیار شدید شده و در نهایت کاملا در مانده گردد.

افسردگی یک اختلال روانی و روحی می باشد که بر فکر و احساس و رفتار و عملکرد جسمانی فرد تاثیر می گذارد و چون تن و روان به یکدیگر مربوط هستند، مشکلات روانی می تواند منجر به مشکلات و اختلالات جسمی مانند علائم گوارشی، عصبی، قلبی عروقی و تنفسی و عضلانی می شود.

افراد افسرده هنگام افسردگی از نظر جسمی، روحی، فکری و رفتاری به مشکلاتی دچار می شوند که در زیر نمونه هایی از آن را ذکر می کنیم.

تاثیرات افسردگی بر جسم

  • کاهش اشتها
  • اختلال در خواب
  • کاهش میل جنسی
  • خستگی و ضعف و ناتوانی

تاثیرات افسردگی بر تفکر فرد افسرده

  • ناتوانی در تمرکز حواس و عدم تمرکز دقیق
  • ناتوانی در تصمیم گیری به طوری که قدرت تصمیم گیری او کاهش یابد
  • سرزنش خود
  • بی هدف و بی انگیزه بودن نسبت به آینده
  • بد بینی و غرق شدن در احساسات منفی و مشکلات

تاثیر افسردگی بر احساس فرد افسرده

  • احساس غم و اندوه بسیار زیاد
  • احساس خرد شدن در زیر فشار
  • کاهش اعتماد به نفس
  • کرختی و ناتوانی
  • احساس تنهایی و گوشه گیری
  • احساس عدم تشویق و بی توجهی به فرد افسرده
  • احساس گناه کار بودن و مقصر دانستن خود
  • تحریک پذیری، تنش، اضطراب و نگرانی

بازدید : 37
يکشنبه 7 اسفند 1401 زمان : 17:51

مسئولیت پذیری در کودکان نگرانی اصلی والدین می باشد، کودکان مسئولیت های خود را زمانی به درستی انجام می دهند که هریک از اعضای خانواده برای مسئولیت خاص و معیین شده ای داشته باشند. نه اینگونه که پدر و مادر یا دیگر اعضای خانواده به صورت لحظه ای برای هر فرد وظیفه ای معین کنند.

تکنیک های مسئولیت پذیری کودکان

یکی از مسائل مهمی که در بخش تربیت کودک بیان می شود؛ این است که از چه دوره ای میتوانیم انتظار انجام مسئولیت از کودکان را داشته باشیم.

به عبارت دیگر؛ چه موقع می توانیم مسئولیت انجام کاری را به عهده کودکان مان قرار بدهیم و انتظار انجام آن کار را از کودک داشته باشیم . در هنگامی که والدین بیش از حد نیاز به برطرف کردن نیاز های کودک می پردازند و سبب به عقب انداختن انجام کار توسط کودکان می شوند، بسیار حائز اهمیت می باشد.

زیرا اگر فرزند شما در طول سال های متوالی رشد و تحول خود ؛ هیچ گاه متوجه وظایف و مسئولیت هایی که در چارچوب خانواده دارد نشود ؛ کاملا روشن است که در دوران بزرگسالی به وظایف و مسئولیت های خود اهمیت چندانی نمی دهد.

مطالب مرتبط: دخترم، پسرم، به من گوش بده

مسئولیت پذیری نقش بسزایی در موفقیت انسان دارد و مشخص کردن احساس مسئولیت امری ذاتی نیست، بلکه این خصوصیت در بافت خانواده و رابطه های اجتماعی و تعاملاتی که فرد با دیگر افراد دارد، امکان رشد پیدا می کند و و پدر و مادر در این زمینه نقش محوری را در منتقل کردن روحیه ای مسئولانه به فرزندان خود دارند.

۱-به فرزندان خود نشان دهید که زندگی مستقلی دارند.

زمان هایی را برای انجام این کار به خودتان اختصاص بدهید. والدینی که یک زندگی مجزا از فرزندانشان ندارند به فرزندانشان می آموزند که دنیا تنها در اطراف آن ها می چرخد.

مهم است که همان ابتدا به کودک آموخته شود که بعضی مواقع پدرش میل به مطالعه دارد و نمی تواند با او بازی کند. نیاز های فرزندانتان را مهیا کنید و سپس در حالی که به نیاز های خودتان رسیدگی می کنید، کودک را ملزم کنید که بعضی از نیاز هایش را خودش برآورده کند. در حالی که مجزا بودن خود را حفظ می کنید با ناکامی بودن او همدلی کنید.

۲-شرایط را برای عبور از بازی به مسئولیت مهیا کنید .

اگرچه فعالیت های ساده فرزند نوپا شما، اکثرأ به مرور باعث افزایش مسئولیت پذیری در کودکان می شود، اما این طور نیست که کودک هر گاه که راه رفتن را آغاز کرد شروع به انجام کار هم بکند. در زندگی ابتدایی کودک معمولا پذیرفتن مسئولیت، با بازی توأم می باشد.

عامل مهمی که سبب افزایش مسئولیت پذیری در کودکان می شود ” بازی کردن ” می باشد. پدر و مادر بعدأ ناچار خواهند شد تا بین بازی کردن کودکان و کار آن ها تعادلی برقرار کنند با این وجود که فرایند ها و مهارت هایی در بازی کردن وجود دارد که به کودک آموخته می شود، ولی باید به مرور زمان کودکان را به فعالیت هایی به جز بازی کردن ملزم کنید.

لازمه ی ایجاد مسئولیت، مرحله ی عبور از بازی به مسئولیت می باشد. کودک ابتدا اسباب بازی هایش را به عنوان سرگرمی جمع کرده سپس برای آنکه به مادر کمک کند آن ها را مرتب می کند، کمی بعد از این زمان به علت آن که از بزرگتر ها حرف شنویی داشته این عمل را انجام می دهد و در نهایت چون کودک خودش را برای جمع کردن اسباب بازی هایش مسئول می داند، شروع به کار می کند.

مهارت پدر و مادر و مربی ها در این است که مرحله ی عبور از بازی به مسئولیت را به گونه ای انجام دهند که کودکان بتوانند به راحتی حس احساس مسئولیت نسبت به خود و اطرافیانشان داشته باشند و بتوانند آن را تکامل بخشند. در این صورت، ابتدا برای فرزند خود در راستای مسئولیت های بعدی او بازی هایی را طراحی کنید.

سپس، بین بازی و مسئولیت فرزند خود تعادلی را متناسب با سنش ایجاد کنید. در اوایل کودکی، اکثرا کودک وقت خود را به بازی کردن صرف می کند، اما باید بتدریج شرایطی فراهم شود که فرزند شما زمانی را برای انجام اموری که چندان هم برایش جالب نیستند بگذار . البته باید تعادل حفظ شود و در سنین کمتر از دبستان ؛ کودک باید بیشتر زمان خود را صرف بازی کند.

مسئولیت پذیری در کودکان

۳-تفاوت بین دشوار و من نمی توانم

حالت دیگری از یادگیری قبول مسئولیت پذیری در کودکان در قبال وظیفه های خود، این است که فرزند شما بر قادر نبودن یا راحت نبودن درک داشته باشد.

کودک معمولا این دو را یکی می داند در نهایت فکر می کند که توانایی انجام کاری که برایش خوشایند نیست را ندارد . پس از آنجا که کار دشوار را نمی تواند انجام دهد، به فرد دیگری نیاز دارد که آن را انجام دهد و معمولا آن فرد مورد نظر یا پدر می باشد یا مادر .

این نوع تفکر مانع از یادگیری موضوع می باشد که زندگی و مشکلات کودک مسئولیت و وظیفه خودش است نه فرد دیگری ست. کودک چون خیلی برایش مشکل است یا از کار دشوار شانه خالی می کند به دنبال راه هایی دیگر برای فرار از آن کار یا انجام ناقص آن می گردد.

کودک باید از سنین پایین عادت کند که بعضی از کارها خوشایند و لذت بخش نیستند و سختی هایی دارند. کودکان باید تفاوت میان اینکه کاری که برایشان مشکل است و سختی دارد با کاری که توانایی انجام آن را ندارند متوجه بشوند و نباید کار را رها کنند تنها به صرف اینکه لذت بخش نیست.

می توان یکی از ضعف های تربیتی بیشتر والدین امروزی را اینگونه بیان کرد که اجازه سختی کشیدن به کودکان خود را نمی دهند و مرتب سعی دارند که آنچه را که مورد علاقه فرزند است را بدون هیچ گونه سختی و رنجی در اختیار کودک گذاشته و او را از اینکه سختی های زندگی را تجربه کند غافل می کنند، در حالی که کودک باید با سختی ها و رنج های طبیعی زندگی آشنا شود و در اکثر اوقات این مشکلات و سختی ها تجربه ساز برای کودکان شوند و سبب افزایش حس با کفایت بودن و ارزشمندی در آن ها می شوند.

پیشنهاد مشاور: دکتر بازی در کودکان

۴-مسئولیت اعضای خانواده را مشخص کنید

کودکان با افزایش سنشان زمانی مسئولیت های خود را به درستی انجام می دهند که از قبل در خانواده شان برای هریک از اعضای خانواده برای مسئولیت خاصی تحت شرایط عادلانه مشخص شده و مورد تأیید اعضا واقع شده باشد نه اینکه پدر و مادر یا دیگر اعضای خانواده به صورت لحظه ای برای هر فرد وظیفه ای مشخص کنند .

ضروری است که قبل از آن که به فرزندان خود مسئولیتی واگذار کنید، آن ها در مورد موضوع توجیه شده باشند. یکی از مناسب ترین روش ها برای این امر داشتن جلسات خانوادگی است، در اینگونه جلسات مسئولیت هایی که برای خانواده نیاز است مورد بحث قرار می گیرند و برای هر فرد مسئولتی مشخص می شود.

در ابتدای جلسه می توانید با بیان مثالی از کندوی عسل و یا لانه ی مورچه ها، برای کودک توضیح دهیم که دلیل تقسیم کار چیست و علت مشارکت همه ی اعضای خانواده در کار ها چیست. جلسات خانوادگی باعث می شود که حس متحد بودن را به اعضای خانواده بدهد و اینکه با یکدیگر به سمت هدف هایی مشترک در حرکت هستند و هرکس بخشی از کار را در این حرکت پیش می برد.

در این جلسه ها می توان با توجه به توان هر عضو از خانواده ، مسئولیت هایی را که مرتبط با خانواده و اهداف آن است تقسیم کرد. هر یک از کودکان، مسئولیت های خود را داوطلبانه انتخاب کنند یا اینکه مسئولیت هر کسی با قرعه کشی مشخص شود، همچنین می توان به صورت هفتگی مسئولیت های هر فرد را تغییر داد.

در نظر داشته باشید که مدت زمان مسئولیت هر فرد حداقل یک هفته باشد. زیرا در این صورت میان کودکان تنش هایی ایجاد خواهد شد و همچنین در این جلسه ها در مورد اینکه اگر افراد به مسئولیت های خود عمل نکنند و چه چیزی پیش خواهد آمد نیز بحث کنید.

۵- در زمان تصمیم گیری، بر مسئولیت فردی تأکید داشته باشید

کودکان شما وقتی که فرصت تصمیم گیری را در اختیار دارند باید نتایج تصمیم خود را قبول داشته باشند و مقصر دانستن بقیه معنا ندارد. البته هر کسی خودش می تواند برای تصمیم گیری منابع را توسعه دهد و از روش هایی مانند مشورت کردن استفاده کند تا با خطای کمتری مواجه شود. امام علی (ع) فرموده اند : « با صاحبان عقل ها مشورت کن تا از پشیمانی و لغزش ها ایمن گردی ». ( غررالحکم و در الکلم ص ۴۴۲ )

۶- از پیامد های طبیعی و عقلانی استفاده کنید

یکی از موارد ضروری و مهم در آموزش مسئولیت پذیری به کودکان استفاده از عواقب منطقی و طبیعی رفتار ها می باش . در این نوع آموزش، باید به کودک آموخته شود که گزینش کند و از گزینش خود تجربه کسب کند. برای آموزش این امر عامل مهمی که می تواند به آن کمک کند، استفاده از نتایج طبیعی و منطقی ست.

برخی از رفتارها همیشه باید با پیامدهای منفی همراه باشند تا کودک متوجه آسیب آن ها شود به طور مثال کودکان عصبی و پرخاشگر ممکن است به دیگران آسیب برسانند در این شرایط گیش از تنبیه به کودکان یادآوری کنید که رفتار آن ها باعث می شود دیگران چه احساسی داشته باشند.

مثال هایی از برخی از عواقب طبیعی و منطقی رفتارها :

  • علی ۳ ساله ؛ ماشین خود را به دلیل عصبانیت بیش از حد خراب می کند ، دیگر ماشین جدیدی برایش خریده نمی شود .
  • آرمان ۴ ساله ، ناهار نمی خور ، باید تا وعده ی غذایی بعدی گشنه بماند.
  • نسترن ۵ ساله ، لیوان چای را عمدا می ریزد، دستمال برای تمیز کردن به او داده نمی شود .
  • حسین ۵ ساله، اسباب بازی هایش که در سالن پذیرایی پخش شده اند را جمع نمی کند، به مدت ۲ روز اسباب بازی هایش از دسترس او دور می مانند و به او داده نمی شود.
  • مهیا ۸ ساله، دست عروسک خواهرش را در حین دعوا می شکند، او باید عروسک جدیدی از پس انداز خودش برای خواهرش بخرد.
  • سعید ۱۲ ساله ، سرویس مدرسه اش را به دلیل اتلاف وقت از دست می دهد باید پیاده به مدرسه برود.
  • مهسا ۱۱ ساله، در تکالیف مدرسه اش کم کاری می کند بنابراین نمره کم می گیرد.

۷-استفاده ی مناسب از پاداش ها کنید

به دلیل آن که منابع پاداش در اختیار پدر و مادر قرار دارد، آن ها باید به گونه ای از این عامل استفاده کنند که سبب تقویت مسئولیت پذیری در کودکان باشد. بعضی از افراد بر این معتقدند که برای رفتار مناسب ، “پاداش ” نوعی ” رشوه ” به حساب می آید و عده ای دیگر از افراد از پاداش به خصوص پاداش های مادی به عنوان تنها عامل تحریک کننده ی کودک استفاده می کنند.

در صورتی پاداش های مادی ممکن است رشوه محسوب شوند که از آن ها به عنوان اساسی ترین روش برای ایجاد انگیزه در کودک توسط والدین استفاده کنند و یا اگر کودک یاد بگیرد که در برابر اوامر والدین مدتی مقاومت کند، در نهایت در ازای پذیرش از اوامر آن ها پاداش دریافت می کنند.

۸- استفاده ی مناسب از پاداش ها کنید

پاداش، سبب یاری کردن کودکان در ایجاد هدف های عینی می شود اینگونه پاداش ها در رشد و توانایی پذیرش مسئولیت، اثری عمیق دارند. در صورتی که باید مراقب بود که استفاده کردن از پاداش های مادی به عنوان تنها روش تقویت حس مسئولیت پذیری در کودکان تبدیل نشود .

امکان دارد با استفاده زیاد از پاداش مادی، به صورت موقت به هدف برسید اما شما نتوانسته اید باعث افزایش مسئولیت پذیری در کودکان شوید. به نحوی از پاداش مادی استفاده نکنید که کودک درون خود احساس کند با انجام مسئولیت های خودش از پدر و مادر مزد می گیرد.

منبع : افزایش مسئولیت پذیری در کودکان | ۱۳ راه قطعی

بازدید : 29
يکشنبه 7 اسفند 1401 زمان : 17:51

مسئولیت پذیری در کودکان نگرانی اصلی والدین می باشد، کودکان مسئولیت های خود را زمانی به درستی انجام می دهند که هریک از اعضای خانواده برای مسئولیت خاص و معیین شده ای داشته باشند. نه اینگونه که پدر و مادر یا دیگر اعضای خانواده به صورت لحظه ای برای هر فرد وظیفه ای معین کنند.

تکنیک های مسئولیت پذیری کودکان

یکی از مسائل مهمی که در بخش تربیت کودک بیان می شود؛ این است که از چه دوره ای میتوانیم انتظار انجام مسئولیت از کودکان را داشته باشیم.

به عبارت دیگر؛ چه موقع می توانیم مسئولیت انجام کاری را به عهده کودکان مان قرار بدهیم و انتظار انجام آن کار را از کودک داشته باشیم . در هنگامی که والدین بیش از حد نیاز به برطرف کردن نیاز های کودک می پردازند و سبب به عقب انداختن انجام کار توسط کودکان می شوند، بسیار حائز اهمیت می باشد.

زیرا اگر فرزند شما در طول سال های متوالی رشد و تحول خود ؛ هیچ گاه متوجه وظایف و مسئولیت هایی که در چارچوب خانواده دارد نشود ؛ کاملا روشن است که در دوران بزرگسالی به وظایف و مسئولیت های خود اهمیت چندانی نمی دهد.

مطالب مرتبط: دخترم، پسرم، به من گوش بده

مسئولیت پذیری نقش بسزایی در موفقیت انسان دارد و مشخص کردن احساس مسئولیت امری ذاتی نیست، بلکه این خصوصیت در بافت خانواده و رابطه های اجتماعی و تعاملاتی که فرد با دیگر افراد دارد، امکان رشد پیدا می کند و و پدر و مادر در این زمینه نقش محوری را در منتقل کردن روحیه ای مسئولانه به فرزندان خود دارند.

۱-به فرزندان خود نشان دهید که زندگی مستقلی دارند.

زمان هایی را برای انجام این کار به خودتان اختصاص بدهید. والدینی که یک زندگی مجزا از فرزندانشان ندارند به فرزندانشان می آموزند که دنیا تنها در اطراف آن ها می چرخد.

مهم است که همان ابتدا به کودک آموخته شود که بعضی مواقع پدرش میل به مطالعه دارد و نمی تواند با او بازی کند. نیاز های فرزندانتان را مهیا کنید و سپس در حالی که به نیاز های خودتان رسیدگی می کنید، کودک را ملزم کنید که بعضی از نیاز هایش را خودش برآورده کند. در حالی که مجزا بودن خود را حفظ می کنید با ناکامی بودن او همدلی کنید.

۲-شرایط را برای عبور از بازی به مسئولیت مهیا کنید .

اگرچه فعالیت های ساده فرزند نوپا شما، اکثرأ به مرور باعث افزایش مسئولیت پذیری در کودکان می شود، اما این طور نیست که کودک هر گاه که راه رفتن را آغاز کرد شروع به انجام کار هم بکند. در زندگی ابتدایی کودک معمولا پذیرفتن مسئولیت، با بازی توأم می باشد.

عامل مهمی که سبب افزایش مسئولیت پذیری در کودکان می شود ” بازی کردن ” می باشد. پدر و مادر بعدأ ناچار خواهند شد تا بین بازی کردن کودکان و کار آن ها تعادلی برقرار کنند با این وجود که فرایند ها و مهارت هایی در بازی کردن وجود دارد که به کودک آموخته می شود، ولی باید به مرور زمان کودکان را به فعالیت هایی به جز بازی کردن ملزم کنید.

لازمه ی ایجاد مسئولیت، مرحله ی عبور از بازی به مسئولیت می باشد. کودک ابتدا اسباب بازی هایش را به عنوان سرگرمی جمع کرده سپس برای آنکه به مادر کمک کند آن ها را مرتب می کند، کمی بعد از این زمان به علت آن که از بزرگتر ها حرف شنویی داشته این عمل را انجام می دهد و در نهایت چون کودک خودش را برای جمع کردن اسباب بازی هایش مسئول می داند، شروع به کار می کند.

مهارت پدر و مادر و مربی ها در این است که مرحله ی عبور از بازی به مسئولیت را به گونه ای انجام دهند که کودکان بتوانند به راحتی حس احساس مسئولیت نسبت به خود و اطرافیانشان داشته باشند و بتوانند آن را تکامل بخشند. در این صورت، ابتدا برای فرزند خود در راستای مسئولیت های بعدی او بازی هایی را طراحی کنید.

سپس، بین بازی و مسئولیت فرزند خود تعادلی را متناسب با سنش ایجاد کنید. در اوایل کودکی، اکثرا کودک وقت خود را به بازی کردن صرف می کند، اما باید بتدریج شرایطی فراهم شود که فرزند شما زمانی را برای انجام اموری که چندان هم برایش جالب نیستند بگذار . البته باید تعادل حفظ شود و در سنین کمتر از دبستان ؛ کودک باید بیشتر زمان خود را صرف بازی کند.

مسئولیت پذیری در کودکان

۳-تفاوت بین دشوار و من نمی توانم

حالت دیگری از یادگیری قبول مسئولیت پذیری در کودکان در قبال وظیفه های خود، این است که فرزند شما بر قادر نبودن یا راحت نبودن درک داشته باشد.

کودک معمولا این دو را یکی می داند در نهایت فکر می کند که توانایی انجام کاری که برایش خوشایند نیست را ندارد . پس از آنجا که کار دشوار را نمی تواند انجام دهد، به فرد دیگری نیاز دارد که آن را انجام دهد و معمولا آن فرد مورد نظر یا پدر می باشد یا مادر .

این نوع تفکر مانع از یادگیری موضوع می باشد که زندگی و مشکلات کودک مسئولیت و وظیفه خودش است نه فرد دیگری ست. کودک چون خیلی برایش مشکل است یا از کار دشوار شانه خالی می کند به دنبال راه هایی دیگر برای فرار از آن کار یا انجام ناقص آن می گردد.

کودک باید از سنین پایین عادت کند که بعضی از کارها خوشایند و لذت بخش نیستند و سختی هایی دارند. کودکان باید تفاوت میان اینکه کاری که برایشان مشکل است و سختی دارد با کاری که توانایی انجام آن را ندارند متوجه بشوند و نباید کار را رها کنند تنها به صرف اینکه لذت بخش نیست.

می توان یکی از ضعف های تربیتی بیشتر والدین امروزی را اینگونه بیان کرد که اجازه سختی کشیدن به کودکان خود را نمی دهند و مرتب سعی دارند که آنچه را که مورد علاقه فرزند است را بدون هیچ گونه سختی و رنجی در اختیار کودک گذاشته و او را از اینکه سختی های زندگی را تجربه کند غافل می کنند، در حالی که کودک باید با سختی ها و رنج های طبیعی زندگی آشنا شود و در اکثر اوقات این مشکلات و سختی ها تجربه ساز برای کودکان شوند و سبب افزایش حس با کفایت بودن و ارزشمندی در آن ها می شوند.

پیشنهاد مشاور: دکتر بازی در کودکان

۴-مسئولیت اعضای خانواده را مشخص کنید

کودکان با افزایش سنشان زمانی مسئولیت های خود را به درستی انجام می دهند که از قبل در خانواده شان برای هریک از اعضای خانواده برای مسئولیت خاصی تحت شرایط عادلانه مشخص شده و مورد تأیید اعضا واقع شده باشد نه اینکه پدر و مادر یا دیگر اعضای خانواده به صورت لحظه ای برای هر فرد وظیفه ای مشخص کنند .

ضروری است که قبل از آن که به فرزندان خود مسئولیتی واگذار کنید، آن ها در مورد موضوع توجیه شده باشند. یکی از مناسب ترین روش ها برای این امر داشتن جلسات خانوادگی است، در اینگونه جلسات مسئولیت هایی که برای خانواده نیاز است مورد بحث قرار می گیرند و برای هر فرد مسئولتی مشخص می شود.

در ابتدای جلسه می توانید با بیان مثالی از کندوی عسل و یا لانه ی مورچه ها، برای کودک توضیح دهیم که دلیل تقسیم کار چیست و علت مشارکت همه ی اعضای خانواده در کار ها چیست. جلسات خانوادگی باعث می شود که حس متحد بودن را به اعضای خانواده بدهد و اینکه با یکدیگر به سمت هدف هایی مشترک در حرکت هستند و هرکس بخشی از کار را در این حرکت پیش می برد.

در این جلسه ها می توان با توجه به توان هر عضو از خانواده ، مسئولیت هایی را که مرتبط با خانواده و اهداف آن است تقسیم کرد. هر یک از کودکان، مسئولیت های خود را داوطلبانه انتخاب کنند یا اینکه مسئولیت هر کسی با قرعه کشی مشخص شود، همچنین می توان به صورت هفتگی مسئولیت های هر فرد را تغییر داد.

در نظر داشته باشید که مدت زمان مسئولیت هر فرد حداقل یک هفته باشد. زیرا در این صورت میان کودکان تنش هایی ایجاد خواهد شد و همچنین در این جلسه ها در مورد اینکه اگر افراد به مسئولیت های خود عمل نکنند و چه چیزی پیش خواهد آمد نیز بحث کنید.

۵- در زمان تصمیم گیری، بر مسئولیت فردی تأکید داشته باشید

کودکان شما وقتی که فرصت تصمیم گیری را در اختیار دارند باید نتایج تصمیم خود را قبول داشته باشند و مقصر دانستن بقیه معنا ندارد. البته هر کسی خودش می تواند برای تصمیم گیری منابع را توسعه دهد و از روش هایی مانند مشورت کردن استفاده کند تا با خطای کمتری مواجه شود. امام علی (ع) فرموده اند : « با صاحبان عقل ها مشورت کن تا از پشیمانی و لغزش ها ایمن گردی ». ( غررالحکم و در الکلم ص ۴۴۲ )

۶- از پیامد های طبیعی و عقلانی استفاده کنید

یکی از موارد ضروری و مهم در آموزش مسئولیت پذیری به کودکان استفاده از عواقب منطقی و طبیعی رفتار ها می باش . در این نوع آموزش، باید به کودک آموخته شود که گزینش کند و از گزینش خود تجربه کسب کند. برای آموزش این امر عامل مهمی که می تواند به آن کمک کند، استفاده از نتایج طبیعی و منطقی ست.

برخی از رفتارها همیشه باید با پیامدهای منفی همراه باشند تا کودک متوجه آسیب آن ها شود به طور مثال کودکان عصبی و پرخاشگر ممکن است به دیگران آسیب برسانند در این شرایط گیش از تنبیه به کودکان یادآوری کنید که رفتار آن ها باعث می شود دیگران چه احساسی داشته باشند.

مثال هایی از برخی از عواقب طبیعی و منطقی رفتارها :

  • علی ۳ ساله ؛ ماشین خود را به دلیل عصبانیت بیش از حد خراب می کند ، دیگر ماشین جدیدی برایش خریده نمی شود .
  • آرمان ۴ ساله ، ناهار نمی خور ، باید تا وعده ی غذایی بعدی گشنه بماند.
  • نسترن ۵ ساله ، لیوان چای را عمدا می ریزد، دستمال برای تمیز کردن به او داده نمی شود .
  • حسین ۵ ساله، اسباب بازی هایش که در سالن پذیرایی پخش شده اند را جمع نمی کند، به مدت ۲ روز اسباب بازی هایش از دسترس او دور می مانند و به او داده نمی شود.
  • مهیا ۸ ساله، دست عروسک خواهرش را در حین دعوا می شکند، او باید عروسک جدیدی از پس انداز خودش برای خواهرش بخرد.
  • سعید ۱۲ ساله ، سرویس مدرسه اش را به دلیل اتلاف وقت از دست می دهد باید پیاده به مدرسه برود.
  • مهسا ۱۱ ساله، در تکالیف مدرسه اش کم کاری می کند بنابراین نمره کم می گیرد.

۷-استفاده ی مناسب از پاداش ها کنید

به دلیل آن که منابع پاداش در اختیار پدر و مادر قرار دارد، آن ها باید به گونه ای از این عامل استفاده کنند که سبب تقویت مسئولیت پذیری در کودکان باشد. بعضی از افراد بر این معتقدند که برای رفتار مناسب ، “پاداش ” نوعی ” رشوه ” به حساب می آید و عده ای دیگر از افراد از پاداش به خصوص پاداش های مادی به عنوان تنها عامل تحریک کننده ی کودک استفاده می کنند.

در صورتی پاداش های مادی ممکن است رشوه محسوب شوند که از آن ها به عنوان اساسی ترین روش برای ایجاد انگیزه در کودک توسط والدین استفاده کنند و یا اگر کودک یاد بگیرد که در برابر اوامر والدین مدتی مقاومت کند، در نهایت در ازای پذیرش از اوامر آن ها پاداش دریافت می کنند.

۸- استفاده ی مناسب از پاداش ها کنید

پاداش، سبب یاری کردن کودکان در ایجاد هدف های عینی می شود اینگونه پاداش ها در رشد و توانایی پذیرش مسئولیت، اثری عمیق دارند. در صورتی که باید مراقب بود که استفاده کردن از پاداش های مادی به عنوان تنها روش تقویت حس مسئولیت پذیری در کودکان تبدیل نشود .

امکان دارد با استفاده زیاد از پاداش مادی، به صورت موقت به هدف برسید اما شما نتوانسته اید باعث افزایش مسئولیت پذیری در کودکان شوید. به نحوی از پاداش مادی استفاده نکنید که کودک درون خود احساس کند با انجام مسئولیت های خودش از پدر و مادر مزد می گیرد.

منبع : افزایش مسئولیت پذیری در کودکان | ۱۳ راه قطعی

بازدید : 34
دوشنبه 1 اسفند 1401 زمان : 16:29

انواع مشاوره | مشاوره حضوری و یا تلفنی خانواده | کدام روش را انتخاب کنیم؟

آیا تا به حال مشاوره تلفنی و یا حضوری شده اید؟

در گذشته مسائل ومشکلات درخانواده توسط فردی با تجربه که به اصطلاح ریش سفید و با تجربه بود حل می شد اما امروزه با توجه به مشکلات و شرایط پیچیده ای که وجود دارد نیاز به مشاوره با یک فرد متخصص است که هم به صورت حضوری هم به صورت تلفنی انجام می شود .

این مقاله به بررسی انواع مشاوره در خانواده می پردازد.

انواع مشاوره

شاید این سوال برای شما پیش بیاید که درمورد چه مسائلی می توان از مشاوره خانواده استفاده کرد؟

ازجمله مواردی که می توان از مشاوره استفاده کرد :

  • مشاوره های قبل ازدواج
  • مشاوره های دوستی بین دختر و پسر
  • مشاوره همسریابی
  • مشاوره های جنسی
  • مشاوره روابط زناشویی
  • مشاوره دوران بارداری و…

همان طور که گفته شد مشاوره در بسیاری از زمینه ها می تواند پاسخو باشد اما مهمترین شرایطی که نیاز به مشاوره دارد:

  • مشکلات ارتباطی با همسر

زندگی زناشویی دارای مشکلاتی است ولی وقتی به جای آرامش تنش و ناراحتی در کنار همسر باشد باید سریعا برای برطرف کردن آن این مشکل اقدام کنید .وقتی اختلافات ودرگیری ها شدت پیدا مند به مرور حرمت ها شکسته می شود و درست کردن این رابطه سخت خواهد شد و باعث سردی، نارحتی، بی میلی، بی علاقگی و …می شود.

  • طلاق عاطفی و دلسرد شدن

زمانی که زوج ها فقط کنار هم هستند و به عنوان هم خانه فقط هستند و هیچ احساسی به هم ندارند نیاز به مشاوره خانواده دارند. درجلسات مشاوره علت دور شدن زوجین از هم ابراز نکردن علاقه و دوست داشتنشان به یکدیگر است که در نهایت منجر به سرد شدنو بی میلی و طلاق عاطفی آنها می شود.

  • رفتار های منفی همسر

همه افراد در زندگی های امروزی دچار تنش و اضطراب و استرس هستندو هرچه ان راپنهان کنند در یک موقعیت اشکار خواهد شد.برخی از رفتارهای بد همسر ریشه در تربیت اوو اختلالات شخصیت او دارد که در او ثابت شده است که مشاوره خانواده کمک میکند که این احساسات منفی شناسایی و از بین رود .

  • رفع چاش های زندگی زناشویی

نبود تفاهم در زوج ها باعث به وجود آمدن اختلافات می شود که حضور یک مشاور می تواند باعث از بین رفتن این تضادها شود.

  • طلاق آخرین گزینه

زمانی که اختلاف و درگیری بین زوج ها بالا میگیرد کمی فاصله میان زن و شوهر می تواند مفید باشد ولی اگر طولانی باشد نیاز به مشاوره دارد.

دور بودن از همسر و در یک خانه زندگی نکردن نه تنها مشکلی را حل نمی کند بلکه باعث می شود زوجین به سمت طلاق بروند.

  • ادامه زندگی به خاطر فرزندان،آبرو

زمانی که به خاطر ترس از آبرو یا فرزندان به فکر ادامه زندگی با همسر بودید نیاز به یک مشاور دارید چون به سلامت روحی و روانی خود ضربه می زنید وبه فرزندان خود هم اسیب وارد می کنید . زن و شوهر در کنار هم با یک رابطه سالم می توانند تلاش برای تربیت فرزندان بکنند .

  • چالش های مرتبط با تربیت فرزندان

تربیت فرزندان یک امر مهم در خانواده است که نیاز به آگاهی و اطلاعات دارد بخصوص برای افرادی که تازه بچه دار شده اند و اطلاعات دقیقی از تربیت و بزرگ کردن فرزندان ندارند .

و اختلاف نظری که بین پدران و مادران در مورد تربیت فرزندان وجود دارد ممکن است باعث دوگانگی تربیتی فرزندان شود که برای جلوگیری از این مشکل لازم است از مشاور استفاده کرد.

  • رابطه والدین و فرزندان نوجوان

از جمله مشکلاتی که در مورد فرزندان وجود دارد که نیاز ه مشاوره دارد:

  • روابط نامشروع فرزندان
  • انحرافات اجتماعی
  • اختلاف بین خواهرو برادرها

از این رو برای از بین بردن این شکلات و برقراری رابطه ای خوب بین والدین و فرزندان نیاز به مشاور و متخصص است.

انواع مشاوره – مشاوره حضوری یا تلفنی؟

مشاوره حضوری تاثیر پذیری بیشتری نسبت به مشاوره تلفنی دارد. اما از کارایی مشاوره تلفنی هم نمی شود گذشت.

چه زمان این مشاوره ها اثر بخش است؟

زمانی می توانید از انواع مشاوره نتیجه بگیرید که تمام راه حل هایی که به شما داده می شود رااستفاده کنید .استفاده از جلسات مشاوره به این معنی نیست که کار شما تمام شده است بلکه زمانی موثر خواهد بود وظایف خود را انجام دهید تا نتیجه بگیرید اگر نتیجه نگرفتی ارتباط خود را قطع نکنید ادامه دهید تا راه حل ها ی جدید را دریافت کنید.

انواع مشاوره و سبک های آن

  • سبک مشاوره ای بوون یان

این سبک مشاوره ای برای افرادی است که به هر دلیلی حاضر نیستند که به مراکز مشاوره بیایند و نفر سومی وارد رابطه آنها می شود و رابط بین آنها و مشاور می شود .

  • سبک مشاوره ای ساختارمند

در این نوع سبک مشاوره تلاش بر این است که نقش و وظایف افراد مشخص شود تا مشکلات برطرف شود.

  • سبک مشاوره ای سیستماتیک

مشاور در این مشاوره عملکردی خنثی دارد .رفتار اعضای خانواده را مورد کندوکاو قرار می دهدو با بیان رفتارهای درست تلاش برای اصلاح رفتار می کند.

  • سبک مشاوره ای استراتژیک

رویکردی مستقیم و کوتاه مدت دارد و برای خانواده هایی است که نیاز دارند به سرعت مشکل آن ها برطرف شود و نتیجه مثبت را بگیرد.

دسترسی به مشاوره خانواده از تمام نقاط برای شما

یکی از مهمترین مزیت های مشاوره های تلفنی این است که از تمامی خدمات مشاوره از سراسر کشورو حتی خارج از کشور می توانید استفاده کنید .

منبع : انواع مشاوره | مشاوره حضوری و یا تلفنی خانواده

بازدید : 36
دوشنبه 1 اسفند 1401 زمان : 16:27

بهترین سبک فرزند پروری چیست؟ چه چیزی شما را تبدیل به والدین خوب می کند؟ پدر و مادر خوب تلاش می کنند براساس بهترین علایق کودک خود تصمیم گیری کنند.

البته هیچ کس کامل نیست. همانطور که هیچ پدر و مادری هم کامل نیست، بنابراین بهتر است هنگام به کرسی نشاندن انتظارات خود به خاطر داشته باشید که هیچ کودکی هم کامل نیست. اما منظور این نیست که ما نباید در جهت رسیدن به هدف تلاشی بکنیم. ابتدا استانداردهای بالایی برای خود تعیین کنید بعد کودک را در اولویت دوم قرار دهید. ما برای آن ها نمونه یک الگوی خوب هستیم.

در ادامه ده نکته در مورد یادگیری سبک فرزند پروری مؤثر مطرح می شود. اکثر آن ها نه آنی و نه شدنی هستند. بعلاوه احتمالاً هیچ کودکی نتواند همزمان به همه آن ها با هم عمل کند. اما اگر بتوانید بر روی آنها کار کنید؛ حتی انجام برخی از آنها در هر زمانی، باز هم خواهید توانست در مسیر درستی حرکت کنید.

بیشتر بخوانید:

بهترین سبک فرزند پروری چیست

چهار سبک اصلی فرزند پروری (مسالمت آمیز، مقتدرانه، غفلت آمیز و مستبدانه) که امروزه در روانشناسی کودک مورد استفاده قرار میگیرند، بر اساس کار دایانا بامریند، روانشناس رشد، و محققین دانشگاه استنفورد، النور مککوبی و جان مارتین است. در ادامه این روش ها به طور خلاصه توضیح داده شده است برای آگاهی از تمام سبک فرزند پروری می توانید از مقاله ۱۱ سبک های فرزندپروری کمک بگیرید.

۱. سبک فرزند پروری مقتدرانه

در سبک فرزند پروری مقتدرانه که دموکراتیک می باشد خانواده‌ها دموکراسی را انجام می‌دهند، جایی که کودکان در امور خود نظر می دهند. این والدین ارتباط نزدیک و خوبی با فرزندان خود برقرار می کنند. این نوع سبک فرزند پروری از نظر بسیاری از روانشناسان بهترین سبک فرزند پروری می باشد زیرا کودک به صورت مستقل رشد می کند.

۲. سبک فرزند پروری مسالمت آمیز

در این سبک فرزند پروری قوانین بسیار محدود هستند و کودک بسیار آزاد می باشد تا به فعالیتی که دوست دارد بپردازد در این روش کودکان ممکن است مسئولیت پذیری کمی نشان دهند.

۳. سبک فرزند پروری غفلت آمیز یا بدون دخالت

در این روش والدین دخالتی در رفتاهای کودک انجام نمی دهند و حتی اگر زمین خورد نیز به او کمک نمی کنند. این روش ممکن است آسیب های دائمی را برای کودک به همراه داشته باشد.

پیشنهاد مشاور: ۷ رفتارهای آسیب زا در تربیت فرزند| هنر فرزند پروری

۴. سبک فرزند پروری مستبدانه

کنترل زیاد، سخت گیر یو کنترل زیاد کودک در این روش حرف اول را می زند. این روش باعث می شود که کودک احساس کند استقلال بسیار کمی داشته و نمی تواند برای خود تصمیم بگیرد.

سبک فرزند پروری

۱۰ نکته برای روش فرزند پروری صحیح

۱. مدل سازی

عمل کنید. فقط آنچه شما می خواهید را از فرزند خود نخواهید انجام دهد. عملاً به آن ها نشان دهید. انسان تا حدی به دلیل یادگیری از طریق تقلید از گونه های خاص محسوب می شود. ما برای الگو گیری از حرکات دیگران برنامه ریزی شده ایم تا از این طریق آن ها را درک کنیم و خود را با آن ها یکی کنیم.

کودکان به ویژه هرکاری که والدین آن ها انجام می دهند را خیلی خوب تماشا می کنند، همان کسی باشید که دوست دارید کودک شما باشد، به او احترام بگذارید، به آن ها رفتار و نگرش های مثبتی نشان دهید، نسبت به هیجان های کودک همدلی نشان دهید؛ کودک شما آنگونه که مقتضی است تبعیت می کند.

۲. محبت

محبت خود را نشان دهید. وقتی عشق ورزیدن بیش از حد نباشد آنها لوس نمی شوند. تنها چیزی که می توانید به نام محبت انجام دهید چیزهای مانند ولخرجی در پول، آسان گیری، انتظارات پایین و حمایت بیش از حد است. وقتی این چیزها به جای عشق واقعی داده می شوند آن موقع فرزند شما لوس می شود.

عشق ورزی به فرزند خود می تواند به اندازه در آغوش گرفتن، بودن در کنار آن ها و به طور جدی گوش دادن به مسائل او ساده باشد. نشان دادن این کارهای عاشقانه می تواند راه انداز هورمون های ایجاد کننده حس خوب مانند اکسی توکسین، اپیوئیدها، و پرولاکتین باشد. این ناقل های عصبی شیمیایی می توانند به ما احساس آرامش عمیق، صمیمیت و اقناع عاطفی ببخشد و با وجود این خصوصیات کودک شما انعطاف پذیر خواهد شد و نیازی به درخواست رابطه نزدیکتر با شما ندارد.

۳. روش فرزند پروری مثبت

نوزادان با حدود ۱۰۰ بیلیون سلول های (نورون ها) عصبی مغزی و اتصالات نسبتاً کمی متولد می شوند. افکار ما محصول این اتصالات هستند، آن ها محرک اعمال ما بوده و شخصیت ما را شکل می دهد و اصولا همان کسی که هستیم را تعیین می کنند. آن ها از طریق تجارب موجود در سراسر زندگی ما خلق، تقویت و حک می شوند.

به کودک خود تجارب مثبتی بدهید. آن ها به توانایی تجربه تجارب مثبت خود دست خواهند یافت.

هم چنین به کودک خود تجارب منفی بدهید. در غیر اینصورت، آن ها به آن نوع رشد لازمه بالندگی خود نخواهند رسید.

به پارک بروید. با فرزند خود بخندید. خشم های هیجانی را تحمل کرده و با یکدیگر با یک نگرش مثبت مسئله را حل کنید.

نه فقط ارائه این تجارب مثبت موجب اتصالات خوب در مغز کودک شما می شود بلکه آن ها موجب شکل گیری خاطراتی از شما می شوند که کودک شما آن ها را در زندگی به یدک می کشد. وقتی بحث انضباط به میان می آید به سختی می توان مثبت بود. اما تمرین انضباط مثبت و اجتناب از قیاس های تنبیهی امکانپذیر است.

والد خوب بودن به معنای آن است که شما باید به کودک خود اخلاق خوب و بد را یاد بدهید. تعیین محدودیت ها و سازگاری رمز انضباط خوب است. هنگام اجرای این قوانین مهربان و قاطع باشید. بر روی دلایل پشتوانه رفتار کودک تمرکز کنید. همچنین آن را تبدیل به فرصتی برای یادگیری در آینده او کنید نه فرصتی برای تنبیه گذشته.

۴. مأمن امن

اجازه دهید کودک شما بداند که شما همواره برای پاسخگویی به سیگنال های دریافتی او و حساسیت به نیازهایش آنجا حضور دارید. کودک خود را به عنوان یک فرد حمایت کنید و بپذیرید. پناهگاهی امن و گرم برای اکتشاف او باشید. کودکانی که با والدین دارای مسئولیت پذیری مداوم پرورش می یابند تمایل به داشتن رشد عاطفی، رشد اجتماعی و پیامدهای مملو از سلامت روانی بهتری دارند.

۵. ارتباط و یکپارچگی

اکثر ما قبلاً از اهمیت ارتباط آگاهیم. با کودک خود صحبت کنید و به دقت به او گوش بدهید. شما با تداوم خط ارتباطی باز رابطه بهتری با کودک خود دارید و کودک شما هنگام بروز مشکل به شما مراجعه می کند. اما دلایل دیگری برای ارتباط وجود دارد؛ شما با این کار به کودک کمک می کنید تا اجزای مختلف مغزش را یکپارچه کند.

وقتی اعضای مختلف یدن یکپارچه می شود می توانند مانند یک کل هارمونیک عمل کنند که به معنای رفتار همکاری بیشتر و همدلانه تر است.

برای بهبود سبک فرزند پروری از کودک خود بخواهید هر چیزی که برایش اتفاق افتاده را توصیف کند و حس خود را بگوید. شما نباید به او راه حل بدهید. فقط به صحبت های او گوش دهید و بپرسید، سؤالات واضح به آنها در حس کردن تجارب و کامل کردن خاطرات کمک خواهد کرد.

۶. انعکاس گری

چیزهای که می خواهید تغییر دهید را یادداشت کنید و فکر کنید چطور می توانید آن را به شکل متفاوتی انجام دهید. سعی کنید آگاه باشید و دفعه بعد هنگام بروز این مسائل رفتار خود را تغییر دهید. اگر در ابتدا موفق نشدید تسلیم نشوید. با تمرین می توانید هر چیزی را تغییر دهید.

۷. توجه به بهزیستی خود

به روحیه خود توجه کنید. اغلب اوقات چیزهایی مانند سلامتی یا زندگی زناشویی با تولد کودک در اولویت های کم اهمیت تر قرار می گیرند. اگر به اینها توجه نکنید بعداً تبدیل به مشکلات بزرگتری خواهند شد. به خوبی از نظر روانی و فیزیکی خود را تغذیه کنید. زمانی را صرف تقویت رابطه با همسر خود اختصاص دهید. اگر این دو حیطه رشد نکنند، کودک شما نیز عذاب می کشد.

منبع : ۱۰ نکته برای فرزندپروری بهتر | بهترین سبک فرزند پروری چیست

بازدید : 68
سه شنبه 25 بهمن 1401 زمان : 23:20

اضطراب و احساس بی قراری و ناخوشی

اضطراب و بی قراری از جمله واکنش های رایج سطح روان به استرس های محیطی می باشد، داشتن اضطراب در برخی از موقعیت ها مثلا زمانی که می خواهید به مصاحبه شغلی بروید و یا تصمیم مهمی مانند ازدواج دارید تا حدی طبیعی می باشد.

در صورتی که علائم و نشانه های اضطراب به قدری زیاد شود که فرد نتواند عملکرد عادی خوبی داشته باشد و کارهایش دچار اختلال شود، در این صورت به یک اختلال تبدیل می شود و باید اضطراب او مورد ارزیابی و درمان قرار گیرد، در صورتی که علائم و نشانه های اضطراب به مدت طولانی باشد و مورد درمان قرار نگیرند در این حالت مشکلات زیادی مانند اختلالات روان تنی و سایر اختلالات روانی مانند افسردگی در فرد به وجود می آید.

برای این که در مورد علل، علائم و روش های درمان اضطراب اطلاعاتی را کسب کنید باید این مطلب را تا انتها مورد مطالعه قرار دهید.

انواع اضطراب و احساس بی قراری و اختلالات اضطرابی

اضطراب، احساس تنشی می باشد که به خاطر فشارهای درون روانی و یا محیطی به وجود می آید این احساس یکی از ناخوشایند ترین هیجانات بشری می باشد که باعث به وجود آمدن اختلالات متعددی می شود، در برخی مواقع اضطراب شدید در غالب حملات عصبی نشان داده می شود که به آن حملات پانیک می گویند.

از جمله موارد دیگر اختلالات اضطرابی می توان به انواع فوبیا، اضطراب جدایی، اضطراب بیماری، اختلال استرس پس از سانحه و اختلال اضطراب فراگیر اشاره کرد.

اختلال اضطراب فراگیر چیست و چه علائمی دارد؟

اختلال اضطراب فراگیر نگرانی و اضطراب مفرط و غیر قابل کنترل در مورد موقعیت های مختلف می باشد، افرادی که به اختلال اضطراب فراگیر مبتلا می شوند معمولا در حوزه های مختلف احساس نگرانی می کنند و زمانی که از آن ها می پرسید در مورد چه چیزی نگران می باشید می گویند در مورد همه چیز نگرانیم! اختلال اضطراب فراگیر دارای علائم و نشانه هایی می باشد که در زیر نمونه هایی از آن را بیان می کنیم:

  • لرزش
  • تپش قلب
  • بالا رفتن فشار خون
  • تعریق
  • سرگیجه و تهوع
  • لرز یا گر گرفتگی
  • سردرد و درد های عضلانی
  • احساس ضعف و خستگی

باید این نکته را در نظر بگیرید که برای تشخیص اختلال حتما باید به یک روانشناس بالینی مراجعه نمایید، روانشناس با انجام مصاحبه دقیق و ارزیابی کردن عوامل مختلف تشخیص نهایی را انجام می دهد و نوع اختلال را به درستی مشخص می کند.

علائم نشان دهنده اضطراب و بی قراری

همه افراد در شرایط و موقعیت های پر فشار و استرس زا اضطراب و بی قراری را تجربه می کنند در برخی موارد این مسئله به یک وضعیت مزمن تبدیل می شود و باعث تضعیف شدن سلامت روان فرد می گردد، در ادامه این مقاله علائمی که نشان دهنده اضطراب و بی قراری مفرط می باشد را بیان نموده ایم.

  1. نگرانی دائمی

یکی از علائم و نشانه های بارز دچار شدن به اختلالات اضطرابی تجربه نگرانی بیش از حد می باشد ، افرادی که به این اختلال دچار می شوند معمولا در پاسخ به وقایه روزمره و معمولی نگرانی های مفرطی را از خودشان نشان می دهند ذهن آن ها در مورد موضوعات مختلف درگیر است و ذهنشان معطوف به آینده می باشد، این افراد معمولا خطرهای دنیای اطرافشان را از قبل برآورد می کنند و همین مسئله باعث می شود تا بر روی احساسات و رفتارهای آن ها اثر بگذارد.

  1. فعال شدن سیستم جنگ و گریز

زمانی که در حالت اضطراب قرار می گیرید در حقیقت مغز شما یک خطر قریب الوقوع را پیش بینی می کند و همین مسئله باعث می شود تا در بدن شما واکنشی به عنوان جنگ و گریز اتفاق افتد، در این حالت بیشتر خون بدن به سمت اندام های انتهایی حرکت می کند و در این حالت شما نیروی بیشتری برای جنگیدن و فرار کردن یا عامل تهدید کننده خواهید داشت، همین عوامل باعث می شود تا علائمی مانند تعریق کف دست، لرزش، احساس سوزش در معده و بالا رفتن ضربان قلب را تجربه کنید.

  1. بی قراری ذهنی و بی قراری حرکتی

احساس بی قراری معمولا در میان متخصصان سلامت روان معمولا به دو صورت مشخص شده است که به عنوان بی قراری ذهنی و بی قراری حرکتی تعریف می شود، در بی قراری ذهنی فرد دچار تشویش شده است و افکار مزاحم و نگران کننده از ذهن او رد می شوند و در بی قراری حرکتی فرد از نظر جسمانی نمی تواند آرامش خود را حفظ کند و به همین دلیل تمایل دارد با استفاده از فعالیت هایی مانند راه رفتن، مالیدن دست ها به یکدیگر، تکان دادن پاها و حرف زدن اضطراب و استرس خود را کاهش دهد.

  1. احساس خستگی مزمن

در این حالت بسیاری از افراد در هنگامی که دچار اضطراب می شوند نوعی بیش فعالی حرکتی و ذهنی را تجربه می کنند و برخی از این افراد احساس خستگی مزمنی به سراغشان می آید و این مسئله به دلایل مختلفی به وجود می آید.

به طور مثال افرادی که اضطراب دارند شب های خواب های آشفته ای دارند و همین مسئله باعث می شود که در طول شب نتوانند انرژی کافی برای فعالیت های روزانه شان ذخیره کنند و به طور طبیعی فرد احساس خستگی می کند و به اندازه کافی سرحال و پر انرژی نمی باشد.

  1. بروز مشکلات در تمرکز

جالب است بدانید که بسیاری از افراد در صورتی که دچار اضطراب می شوند مشکلاتی در تمرکز آن ها به وجود می آید و بر توانایی یادگیری آن ها اثر می گذارددر این خصوص مطالعه ای بر روی ۱۵۷ نفر از کودکان و نوجوانانی که مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر هستند انجام شده است و بر اساس نتایج آن بیش از ۹۰ درصد آن ها در تمرکز کردن اختلالاتی برای آن ها به وجود می آید.

در نتیجه بسیار اهمیت دارد که مشکلات توجه و تمرکز تشخیص اختلالاتی مانند بیش فعالی و نقض تمرکز را مطرح نکنید، در صورتی که فرزندی دارید که با این طور مشکلاتی دست و پنجه نرم می کند باید او را به پیش روانشناس ببرید تا وضعیت روانی او را با دقت و به طور کامل مورد ارزیابی قرار دهد.

  1. افزایش حساسیت و تحریک پذیری

افرادی که دچار اضطراب زیاد می شوند آستانه تحمل آن ها پایین می آید همین مسأله باعث می شود تا فرد در شرایط حساسیت روانی بالایی قرار گیرد و تحریک پذیر بشوند، تحریک پذیری می تواند در قالب واکنش های شدید نشان داده شود و فرد علائمی مانند پرخاشگری و تندخویی را از خود نشان دهد که حاکی از تحریک پذیری بالای فرد می باشد.

  1. افزایش تنش عضلانی

افرادی که مضطرب هستند معمولا عضلاتشان را در حالتی از انقباض و تنش قرار می دهند و این مسئله باعث می شود تا در یک چرخه معیوب قرار گیرند، به طوری که عضلات فرد منقبض شده و اختلالاتی در گردش خون و اکسیژن رسانی به وجود می آید و علائم و نشانه های اضطراب شدت می یابد، به همین دلیل در بسیاری از برنامه های درمانی برای این که اضطراب کاهش یابد از تکنیک های خود آرام سازی جسمانی مانند ریلکسیشن و ذهن آگاهی استفاده می کنند و آن ها را مناسب برای آرام سازی می دانند.

منبع : اضطراب و احساس بی قراری و ناخوشی

بازدید : 53
سه شنبه 25 بهمن 1401 زمان : 23:19

کودکی با اعتماد به نفس بالا می تواند با ارزش ترین سرمایه ای باشد که والدین برای کودک شان ایجاد می کنند.

اگر به دنبال آن هستید که فرزندی موفق و جرآت مند پرورش دهید، آگاهی از روش های ایجاد اعتماد به نفس به شما کمک می کند تا بتوانید راحت تر به هدف تان برسید.

با ادامه ی مطلب همراه باشید تا شما را با مهم ترین دانستنی های رشد اعتماد به نفس در کودکان بیشتر آشنا کنیم.

کودکی با اعتماد به نفس بالا

در اولین قدم باید بدانید که مسئولیت کودکی با اعتماد به نفس بالا با خود اوست و در این مسیر شما می توانید تسهیل گر باشید.

می توان گفت بنای اعتماد به نفس شبیه به ساختمانی است که برای ساخت آن همکاری مجموعه ای از افراد ضروری است و شما تنها یکی از آن مجموعه هستید.

برای رشد اعتماد به نفس از دستورالعمل های زیر استفاده کنید:

۱. به فرزندتان مسئولیت بدهید.

هیچ چیز به اندازه مسئولیت دادن به کودکان باعث کودکی با اعتماد به نفس بالا نمی شود، پس سعی کنید به فرزند خود مسئولیت های متناسب با سن اش را منتقل کنید.

در چنین شرایطی خواهید دید که خواهید دید که هرگاه او مسئولیت اش را انجام می دهد چه رضایت خاطری پیدا می کند و احساس می کند که در خانواده اش فرد واقعا مهمی است.

به عنوان مثال می توانید از کودک ۳ یا ۴ ساله خود بخواهید جعبه دستمال کاغذی را روی میز ناهارخوری بگذارد و یا از کودک ۷ ساله بخواهید تا لباس ها را پس از خشک شدن تا کند و در قفسه های مربوط به خود قرار دهد.

۲. احساس مستقل بودن و توانستن را تقویت کنید.

اگر از آن دسته والدینی هستید که در کوچک ترین موقعیت ها نیز برای فرزندتان تصمیم می گیرید و به او اجازه ی روبه رو شدن با هیچ چالشی را نمی دهید، کودکی ضعیف و فاقد اعتماد به خویشتن خواهید داشت.

به جای این شیوه ی برخورد، سعی کنید این احساس درونی را در او به وجود آورید که خودش باید مشکلاتش را حل کند.

به عنوان مثال از او بپرسید ” برای حل این مساله نظرت چیست و یا چه فکری داری؟ ” این کار باعث می شود تا کودکی با اعتماد به نفس بالا داشته باشید که می تواند برای خودش تصمیم بگیرد.

۳. تلاش کودک را تقویت کنید.

عده ای از والدین با هدف داشتن کودکی با اعتماد به نفس بالا، ارزش تشویق کار را بین می برند. نیازی نیست هر کار کوچک و بزرگی را دایما تشویق کنید.

به جای تشویق کردن دائمی کودک بابت کارهای ریز و درشتش بهتر است «تلاش» او را تشویق کنید.

جملاتی نظیر تو بهترینی، تو همیشه موفق می شی و… باعث می شود که کودک ارزش خود را در گرو درست و کامل انجام دادن کارها بداند و حتی دچار اعتماد به نفس کاذب شده یا اضطراب و استرس کامل بودن تا ابد رهایش نکند چون گمان می کند اگر این کار را به بهترین نحو ممکن انجام ندهد دیگر ارزشی نزد شما نخواهد داشت.

به جای این جملات می توانید بگویید:

  1. «تو همیشه تلاشت رو می کنی»،
  2. «اینکه اینقدر تلاش می کنی خیلی برای من ارزشمنده»

با این جمله ها ارزش تلاش کردن را به او می فهمانید نه صرفا برنده شدن و جلو افتادن از بقیه را.

۴. به فرزندتان عشق بی قید و شرط دهید.

ممکن است سوال کنید معنی این عبارت چیست؟

حتی ممکن است بدلیل اینکه خودتان چنین موقعیتی را تجربه نکرده اید و اجرای ان را سخت و یا ناممکن بدانید.

در حقیقت، عشق بی قید و شرط مهم ترین کاری است که شما به عنوان والدین می توانند در حق کودکان خود انجام دهید.

بسیاری از والدین با این سوال مواجه اند که ما چه می توانیم بکنیم تا کودکی با اعتماد به نفس بالا داشته باشیم، آن ها را قادر به همدلی با دیگران کنیم و کاری کنیم تا جایی که می توانند موفقیت در زندگی را تجربه کند؟

شاید مهم ترین پیامی که یک والد می تواند به کودکش انتقال دهد، این باور است که صرفا حضور او موجب شادی و لذت است .بودن کودک یک هدیه گرانبهاست که نیاز به هیچ شرط دیگری ندارد.

پذیرش بی قید و شرط به این معناست که فرزندشما مجبور نیست چیزی را ثابت کند، کار ویژه ای انجام دهد و یا فردی خاص باشد. بلکه تنها همان گونه که هست برای پدر و مادر ارزشمند است.

پیشنهاد مشاور: تکنیک های افزایش اعتماد به نفس کودکان

کودکی با اعتماد به نفس بالا

۵. تشویق صحیح را فراموش نکنید.

هر کودکی نیاز به شکلی از حمایت از جانب عزیزانش دارد که این پیغام را می دهد ” ما به تو ایمان داریم. ما تلاش هایت را می بینیم .ادامه بده”

در حقیقت تشویق یعنی تشخیص دادن پیشرفت و نه فقط پاداش دادن به نتیجه.

پس اگر کودک تان با مسئله ی درسی دست و پنجه نرم می کند، به جای اینکه بگویید

“نه این طوری نیست، بذار برات حلش کنم”،

بگویید ” خیلی داری تلاش می کنی ، تقریبا به جواب رسیدی”

لازم است به این نکته توجه کنید که تشویق و تحسین متفاوت هستند.

به زبان ساده می توان گفت، تحسین پاداش به انجام کار است ، در حالی که تشویق پاداش به فرد است (“تو تونستی ” به جای “من به تو افتخار می کنم”)

تحسین ممکن است به کودک بفهماند که تنها وقتی خوب است که کاری را درست انجام داده باشد. از سوی دیگر تشویق ، به رسمیت شناختن تلاش کودک است.

بنابراین گفتن جمله ی ” خب بهم بگو بازی چطور بود. دیدمت چطور حمله می کردی “مفید تر از گفتن ” تو بهترین بازیکن تیمی ” عمل می کند .

اگر از آن دسته والدینی هستید که دایما تحسین می کنید یعنی منتظر هستید تا فرزندتان در کاری موفق شود و بعد موفقیت او را تحسین کنید لازم است بدانید که این کار اعتماد به نفس او را خدشه دار می کند چراکه همواره با فشاری برای انجام کار و نیاز مداومی به تایید دیگران روبه روست.

بنابراین تحسین را کنار بگذارید و آزادانه او را تشویق کنید؛ این به کودک تان کمک می کند تا با احساس خوبی نسبت به خود رشد کند و از تلاش و کوشش خود لذت ببرد.

۶. احساسات، افکار، نیازها و خواسته های کودک را بپذیرید و به آن به احترام بگذارید.

این بدان معناست که فرزندتان را بدون قید و شرط دوست داشته باشید و به او احساس امنیت و آرامش دهید، او را همانطور که هست بپذیرید و به عنوان یک شخص برای فرزند خود ارزش قائل شوید. همه چیز در مورد ایجاد ارتباط قوی با فرزندتان از طریق همدلی، عشق و احترام است. اجازه دهید فرزندتان احساس کند که دوستش دارید، ارزشمند است و دیده می شود.

۷. مرزها و حدود مشخصی را تعیین کنید که منصفانه، غیر ظالمانه و قابل مذاکره باشد.

همه روانشناسان موافق هستند که کودکان برای رشد به مرزهای روشن نیاز دارند تا کودکی با اعتماد به نفس بالا شوند. چنین محدودیت هایی به کودک احساس امنیت داده و مبنای روشنی برای ارزیابی رفتارشان می باشد. به کودک در آن محدوده ها آزادی بدهیم تا احساس کند که می تواند زندگی خود را کنترل کند.

۸. روی نقاط قوت کودک تمرکز کنید.

مهم است که به فرزندتان کمک کنید تا استعدادها و ویژگی های منحصر به فرد خود را کشف کند و برای نقاط قوت خود ارزش قائل شود. اگر کودک انرژی خود را بر رشد نقاط قوت متمرکز کند به مرور رشد می کند و کودکی با اعتماد به نفس بالا می شود.

۹. مهارت های اجرایی را به کودک آموزش دهید

مهارت‌های اجرایی مهارت‌های بنیادی مبتنی بر مغز هستند که برای اجرای وظایف مورد نیاز می باشند و عبارت هستند از: سازمان‌دهی، برنامه‌ریزی، شروع کار، ماندن در کار، کنترل تکانه‌ها، تنظیم احساسات و سازگاری و انعطاف‌پذیری. این مهارت ها برای یادگیری و رشد بسیار مهم هستند.

۱۰. اجازه دهید کودکتان راه خودش را پیدا کند.

وقتی به فرزندانمان این فضا را می دهیم که خودشان با مشکلات مبارزه کنند، یاد می گیرند که مسائل را حل کنند و به توانایی های خود اطمینان داشته باشند که متعاقباً بر عزت نفس آن ها تأثیر می گذارد. در عین حال، آن ها یاد می‌گیرند که چگونه با احساسات بد ناشی از شکست‌ها و چالش‌ها کنار بیایند. اضطراب، ناامیدی، رقابت و چالش به کودکان کمک می کند تا از منطقه امن خود خارج شده و رشد کنند.

۱۱. احساس تعلق ایجاد کنید.

مطالعات نشان می دهد که حس تعلق قوی با عزت نفس بالا رابطه دارد. می توانید داستان هایی از خانواده خود به آن ها بگویید یا در مورد پیشینیه خانواده خود صحبت کنید.

۱۳. بازی آزاد را در اولویت قرار دهید.

طبق تحقیقات انجام شده، بازی آزاد برای رشد سالم کودکان بسیار مهم است. به ویژه، کودکان برای ایجاد اعتماد به نفس و عزت نفس باید برای بازی های بدون ساختار وقت بگذارند.

۱۴. الگوی عزت نفس سالم.

اعمال ما همیشه بلندتر از حرف هایمان است. در خانواده هایی که کودکان از عزت نفس سالمی برخوردار بودند، والدین نیز از سطح بالایی از عزت نفس برخوردار بودند. بنابراین کار بر روی عزت نفس خودتان همیشه یک موقعیت برد-برد برای شما و فرزندتان است.

منبع : کودکی با اعتماد به نفس بالا | ۲۰ روش معجزه آسا

بازدید : 51
چهارشنبه 12 بهمن 1401 زمان : 19:53

خواسته های مردان در دوران نامزدی می تواند به شما کمک کند که همسر خود را وابسته سازید و رابطه سالم و موفقی را پایه ریزی کنید.

دو نفر ممکن است پیش از ازدواج، نامزد کنند .نامزدی ممکن است به دوره پس یا پیش از عقد گفته شود که در آن زوجین به شناخت بیش تر از یکدیگر می رسند.

بنابراین دوران نامزدی یا در قالب صیغه محرمیت و یا در قالب عقد است. در صورتی که صیغه محرمیت میان زوجین خوانده شود توصیه می شود از رابطه جنسی خودداری کنید و تنها به شناخت بیش تر نسبت به یکدیگر بپردازید و به یاد داشته باشید که شناخت در این زمان بیش ترین اهمیت را در کیفیت رابطه شما خواهد داشت.

آیین خواستگاری در ایران یک سنت قدیمی می باشد که از چند صد سال پیش رواج داشته است. در گذشته معمول بود که شوهر آینده با پدر عروس در مورد شرایط ازدواج مذاکره می کردند و شناخت زوجین نسبت به یکدیگر بسیار کم بود به طوری که پس از ازدواج می توانستند یکدیگر را ببینند! و با هم گفت و گو کنند.

نامزدی چیست؟

نامزدی اعلام رسمی قصد ازدواج است. با قبول پیشنهاد ازدواج از طرف دختر شکل می گیرد و هر دو طرف با پوشیدن حلقه و گرفتن مراسم جشن به دیگران نشان می دهند که به یکدیگر متعهد شده اند.
بیش از 80 درصد از زوج ها در عرض یک سال پس از نامزدی عروسی خود را جشن می گیرند، بنابراین می توان گفت نامزدی مقدمه عروسی می باشد.

اینکه خانواده زوج جشن نامزدی ترتیب می دهند یا نه، اغلب به پیشینه فرهنگی آن ها بستگی دارد. در کشورهایی مانند هند، ترکیه و ایران جشن های بعد از نامزدی سنت مهمی می باشد.

خواسته های مردان در دوران نامزدی

خواسته های مردان در دوران نامزدی

1. مرد شما می خواهد مورد تمجید و تایید قرار گیرد.

این کار می تواند به سادگی یک جمله باشد مثلا به او بگویید «عزیزم، خیلی ممنون که شام امشب را درست کردی.»
به عنوان مثال، دفعه بعد که شما را در آغوش می گیرد، در گوش او زمزمه کنید «عزیزم، آیا می دانستی که بهترین بغل های دنیا مال توست؟» این را به خاطر داشته باشید که احساس مرد در زیر تمجید و تشویق شما گسترش می یابد.

2. میل به خانه و فرزندان

میل زن به خانه و فرزند به مرور زمان برای مردان جذابیت کمتری پیدا کرده است. مردان به مرور به زنانی که اهمیت بیش تری برای خانه و فضای آن دارند احترام و عشق بیش تری قائل شده اند.

3. رابطه جنسی

همان طور که گفته شد به زوجین توصیه می شود که پیش از عقد از رابطه جنسی خودداری کنند. به طور کلی دوره نامزدی بیش تر برای آشنایی باخلق و خو و ویژگی های یکدیگر می باشد.
البته ممکن است همسر آینده شما خواسته هایی داشته باشد که از نظر خودش منطقی و از نظر شما زودهنگام می باشد در این شرایط بهترین کار این است که از مشاور به صورت تلفنی یا حضوری کمک بگیرید تا در آینده از تصمیم خود پشیمان نشوید.

4. اخلاق خوب

مردان برای اخلاق خوب و صمیمت همسر خود ارزش زیادی قائل هستند سعی کنید در مراسم ها بیش تر لبخند بزنید و کم تر اخم کنید یا با دیگران بحث کنید.

5. اعتماد

وقتی از روشی که او وظایفش را انجام می دهد انتقاد می کنید، احساس می کند به او اعتماد ندارید که واقعاً شما را تامین کند. اما با اجازه دادن به او برای انجام وظیفه به تنهایی، نشان می‌دهید که به توانایی‌های او ایمان دارید. این کار پیام خاصی برای همسر شما به همراه دارد و به او نشان می دهد که برای ادامه مسیر فرد مناسبی را انتخاب کرده است.

6. احترام

احترام در چیزهای کوچک نمایان می شود. در نحوه گوش دادن به یکدیگر، حضور به موقع و حفظ توافقات مشخص می شود.
وقتی به تفاوت‌های یکدیگر احترام بگذارید (این که چیزهای یکسانی را دوست ندارید یا همیشه نظرات یکسانی ندارید) متوجه می‌شوید که در یک رابطه محترمانه قرار دارید.
احترام همچنین به این معنی است که با یکدیگر مهربان باشید.
چه راه هایی وجود دارد که می توانید به مرد خود احترام بگذارید؟
به یاد داشته باشید که به حرف های او خوب گوش بدهید، در هنگام بحث منطقی باشید، به خواسته های او توجه کنید و به یاد داشته باشید که هردو باید برای بهبود رابطه خود تلاش کنید.

7. نشان دادن عشق

توانایی ابراز عشق و علاقه باعث می شود که رابطه شما روز به روز بهتر شود. همسر شما انتظار دارد که بهترین و نزدیک ترین فرد به شما باشد و بتواند بدون هیچ مانعی و کاری عشق شما را دریافت کند، توجه و تعریف ما از همسرتان می تواند باعث پیشرفت و نزدیکی شما به یکدیگر شود
حتما به او نشان دهید که ارزش کارهای او را می دانید. مردها دوست دارند که با کلام از آن ها تشکر کنید. اگر کادویی دریافت می کنید حتما ذوق خود را نشان دهید این باعث می شود که همسرتان دوباره برای شما هدیه بخرد.

منبع : 13 خواسته های مردان در دوران نامزدی

بازدید : 43
چهارشنبه 12 بهمن 1401 زمان : 19:51

آموزش کودک سه ساله در خانه

چه چیزی را باید به کودک ۳ ساله ام آموزش دهم؟

این سوالی است که بسیاری از والدین از خود می پرسند. کارهای زیادی می توانید برای حمایت از رشد منحصر به فرد فرزندتان انجام دهید و حس کنجکاوی طبیعی او را در حین یادگیری و رشد تشویق کنید. این به اندازه آموزش دادن چیزهای خاص به آن ها نیست، بلکه ایجاد یک محیط حمایتی و امن برای آن ها برای کشف دنیای خود نیست.

ما راه‌های زیادی را پیشنهاد کرده‌ایم که می‌توانید از رشد کودک ۳ ساله خود حمایت کنید، اما در اینجا چند دستورالعمل کلی وجود دارد:

استقلال او را پرورش دهید.

نقاط عطف رشد جسمی، عاطفی، اجتماعی، زبانی و شناختی برای کودکان ۳ ساله همگی یک چیز مشترک دارند: استقلال. کودکان در این سن معمولاً زمانی که به تنهایی چیزهای جدید را امتحان می کنند، رشد می کنند و والدین یا قیم آن ها اطمینان خاطر و نظارت مناسب را برای ایمنی فراهم می کنند.

صحبت مداوم با کودک

با صحبت مداوم با کودک ۳ ساله خود به کودک خود کمک کنید تا به نقاط عطف رشد اجتماعی، عاطفی و زبانی برسد. صدا، پاسخ ها و توجه شما باعث رشد گفتار، بیان عاطفی و عزت نفس شما می شود.

بازی را تشویق کنید.

بازی در داخل یا خارج از خانه، به تنهایی یا با دیگران، می تواند از رشد جسمانی کودک ۳ ساله شما حمایت کند و به او کمک کند تا به نقاط عطف رشد اجتماعی و عاطفی برسد. بازی در دنیای کودکانه همان یادگیری است.

تاریخ هایی برای بازی تنظیم کنید .

بازی برای فرزند و همچنین خودتان می تواند سرگرم کننده باشند! گذراندن وقت با سایر کودکان (و با خواهر و برادرها و بزرگسالان نیز) رشد اجتماعی را تقویت می کند و به آمادگی کودک شما برای پیش دبستانی و مهد کودک کمک می کند.

کتاب بخوانید.

برای کمک به کودک نوپای خود در یادگیری واژگان و مفاهیم جدید، کتاب بخوانید! هر روز برای او کتاب بخوانید بنابراین به فرزندتان کمک کنید که عاشق مطالعه شود.

روانشناسی کودک سه ساله

نقاط عطف رشد در روانشناسی کودک سه ساله تا ۴سالگی

با تولد سه سالگی کودک شما، دیگر سال های حساس دو سالگی و سال های جادویی و هیجان انگیز سه و چهار سالگی شروع می شوند، همان زمانی که دنیای کودک شما با فانتزی، تخیل و تصویرسازی های واضح احاطه شده است.

در طول این مدت، در بسیاری از حیطه ها بالغ می شود.

در این قسمت برخی نقاط عطف رشدی مهم در این سن اورده شده اند:

نقاط عطف حرکتی

  • می تواند روی یک پا بایستد و به مدت پنج ثانیه در این حالت بماند.
  • بدون کمک از پله ها بالا و پایین می رود.
  • توپ را به جلو پرت کند و با پا به آن ضربه می زند.
  • توپ را با دستش پرت می کند.
  • با چابکی به جلو و عقب می رود.
  • می تواند توپی که به سمتش می آید را بگیرد.

نقاط عطف در مهارت های ظریف حرکتی و انگشتان

  • اشکال چهارگوش را کپی می کند.
  • می تواند یک انسان را با دو تا چهار قسمت اندامش بکشد
  • از قیچی می تواند استفاده کند.
  • برخی اشکال هندسی را می کشد
  • شروع به کپی کردن برخی حروف می کند.

نقاط عطف زبان و خصوصیت کودک سه سال و نیم

  • مفهوم شباهت و تفاوت را می فهمد.
  • برخی قوانین پایه گرامر را مسلط می شود.
  • می تواند با جملات ۵ تا شش کلمه ای حرف بزند.
  • انقدر واضح حرف می زند که غریبه ها هم بفهمند.
  • داستان و قصه می گوید.

نقاط عطف شناختی سه تا چهار ساله

  • برخی رنگ ها را به درستی نام می برد.
  • مفهوم شمارش را میشناسد و ممکن است چند عدد را بداند.
  • مسائل را تنها از یک نقطه نظر می نگرد.
  • حس زمان واضح تری را دارا خواهد بود.
  • دستورات سه بخشی را دنبال می کند.
  • بخش هایی از یک داستان را به خاطر می آورد.
  • مفهوم شباهت و تفاوت را می فهمد.
  • درگیر بازی های تخیلی می شود.

نقاط عطف اجتماعی روانشناسی کودک سه ساله

  • به تجارب جدید علاقه دارد
  • با دیگر کودکان همکاری می کند.
  • نقش مادر یا پدر را بازی می کند.
  • بسیار در بازی های تخیلی پیشرفت می کند.
  • لباسش را خودش در می آورد و یا می پوشد.
  • در مورد راه حل اختلافات و مشکلات مذاکره می کند.
  • مستقل تر می شود.
  • تصور می کند بسیاری از اشیا و موجودات نااشنا ممکن است هیولا باشند.
  • خود را به عنوان یک انسان شامل ذهن و بدن احساس می بیند.
  • اغلب نمی تواند بین تخیل و واقعیت تمایز قائل شود.

پایش رشد سلامت در روانشناسی کودک سه ساله

از انجایی که هر کودک به روش خاص خود رشد می کند، غیر ممکن است که بگوییم چه زمانی و چگونه دقیقا در یک مهارت مشخص کامل می شود.

همواره رشد او را چک کنید اما نگران نباشید اگر انحرافی وجود داشت.

با این وجود اگر هر گونه تاخیری در یکی از نشانه های زیر در این سن وجود داشت با متخصص کودک صحبت کنید.

  • نمی تواند یک توپ را با دست پرت کند.
  • نمی تواند بپرد
  • نمی تواند سه چرخه را براند.
  • نمی تواند مداد رنگی را دست بگیرد.
  • با خط کشیدن مشکل دارد.
  • نمی تواند بلوک خانه سازی را روی هم بگذارد.
  • هنوز زمانی که والدینش او را ترک می کنند گریه می کند.
  • به بازی های تعاملی علاقه ای نشان نمی دهند.
  • دیگر کودکان را نادیده می گیرد.
  • به دیگر افراد غیر از خانواده پاسخی نمی دهد.
  • در بازی های تخیلی شرکت نمی کند.
  • در مقابل لباس پوشیدن، خوابیدن و توالت رفتن مقاومت نشان می دهد.
  • هنگامی که عصبانی یا ناراحت می شود از کنترل خارج می شود.
  • نمی تواند یک دایره را کپی کند.
  • نمی تواند جملات بیشتر از دو یا سه کلمه بگوید.

منبع : روانشناسی کودک سه ساله | آموزش کودک در خانه

بازدید : 35
جمعه 7 بهمن 1401 زمان : 18:06

کنترل حسادت کودکان با راهکار های روانشناختی می تواند بسیار راحت باشد. گاهی والدین ناخواسته با مقایسه فرزند خود با دیگران حسادت او را تحریک می کنند.

بنابراین در جلسات مشاوره اغلب تاکید می شود که والدین عزیز لطفاً از مقایسه کودکان با دیگران خودداری کنید زیرا با این کار به فرزند خود نشان می دهند که” به اندازه کافی خوب نیستند.” علاوه بر این حسادت کودکان به فرزند دوم نیز باعث آسیب های زیادی به کودکان می شود.

خود را جای کودکتان بگذارید، چه کسی دوست دارد با دیگری مقایسه شود؟ اگر در مورد احساسات خود صریح باشید و مدام فرزند خود را با خواهر یا برادر یا دوست خود مقایسه کنید، ممکن است احساس رقابت، اعتماد به نفس پایین و حسادت را در او ایجاد کنید.

در این مقاله ۱۱ راه اساسی برای کنترل حسادت کودکان ذکر شده است بنابراین آن را از دست ندهید.

۲.علت اصلی حسادت را کشف کنید

برای کنترل حسادت کودکان با فرزندتان صحبت کنید و دلیل حسادت او را بپرسید و سپس بدون قضاوت به او گوش دهید. ممکن است مواردی وجود داشته باشد که کودک عزت نفس و اعتماد به نفس پایین تری داشته باشد.

سپس به او کمک کنید که احساس خود را بپذیرند و برای ایجاد اعتماد به نفس خود تلاش کنند. برای افزایش عزت نفس و کنترل حسادت کودکان می توانید از مشاور کمک بگیرید تا به طور تخصصی ریشه حسادت و راه های کنترل حسادت کودکان را کشف کنید.

به فرزندتان اجازه دهید در مورد ناامنی های خود صحبت کند. صحبت در مورد حسادت آن ها ممکن است گفتگو و فرصتی برای رشد باز کند. از فرزندتان بپرسید که خودش احساس می کند چگونه میتواند بر احساسات خود غلبه کند.

۳. فرزند خود را با دیگران مقایسه نکنید

همان طور که گفته شد بهترین راه برای جلوگیری و کنترل حسادت کودکان این است که هرگز تکالیف مدرسه، کارنامه و نمرات آزمون کودک را با خواهر و برادر یا دوستانش مقایسه نکنید. این مقایسه ها به فرزند شما کمک نمی کنند تا بیشتر کار کند.

در عوض، کینه را در آن ها ایجاد می کند. در عوض، به کودکان بیاموزید که از مقایسه نقاط ضعف خود با نقاط قوت دیگران خودداری کنند.

منبع : کنترل حسادت کودکان | ۱۱ راهکار روانشناختی

تعداد صفحات : 0

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 314
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 20
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 118
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 140
  • بازدید ماه : 1571
  • بازدید سال : 4965
  • بازدید کلی : 33842
  • <
    پیوندهای روزانه
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    کدهای اختصاصی